گزارش اولین جلسه Collaborative Modelling با موضوع Big Picture EventStorming

پنجشنبه 25 آبان 1402 اولین جلسه از سلسله جلسات Collaborative Modelling رو با مشارکت همدیگه برگزار کردیم. توی این پست خیلی کوتاه در مورد اون جلسه صحبت میکنیم.

تقدیم برنامه

اوایل هفته خبر تلخ از دست دادن صابر راستی‌کردار عزیز رو شنیدیم. ورکشاپ به صابر راستی‌کردار به پاس زحمات بزرگ و ارزشمندی که در بهتر دیده شدن وب فارسی انجام داده بود، تقدیم شد.

Ice-Breaker

برای اینکه یخ جلسه کمی آب بشه با یک ترفند ساده شروع کردیم. هر کسی با برداشتن یک کارت و چسباندن یک ایموجی، مودش رو توی اون لحظه نشون میداد ? بعدش بچه‌ها یک جمله خیلی کوتاه هم اضافه کردن به اون کارت …

از اونجایی که ماهیت این جلسات بر همکاری و مشارکت افراد شرکت کننده سوار است، خیلی مهم است که بتونیم همون اول یخ جلسه رو آب کنیم. بخصوص که معمولا در این جلسات افراد از بخش‌های مختلف سازمان شرکت می‌کنند و ممکن است که همیشه همدیگر رو نبینند پس طبیعی است که اونقدری فضای ارتباطی بینشون راحت نباشه که بخوان با همدیگر خیلی راحت ارتباط بگیرند. در جلسات آنلاین این موضوع میتونه خیلی خیلی مهمتر بشه.

مقدمه‌ی خیلی کوتاهی در مورد collaborative modelling توسط مسعود بهرامی ارائه شد. مسعود خیلی کوتاه و مختصر توضیح داد که وقتی از collaborative modelling صحبت می‌کنیم از چی داریم صحبت می‌کنیم.

در این ورکشاپ کیمیا سلمان‌نوری به عنوان مالک محصول ما رو همراهی کرد. بعد از مقدمه کوتاه مسعود، کیمیا در مورد دومینی که قرار بود به روش EventStorming مدلش کنیم بصورت مختصر داد. در این جلسه دومین Online Food Delivery را با راهنمایی کیمیا به روش Big Picture EventStorming تحلیل کردیم.

بعد از توضیح کیمیا، مسعود، خیلی کوتاه در مورد روش برگزاری کارگاه Big Picture EventStorming توضیح داد. مسعود گفت که رویکرد EventStorming همانند بقیه روش‌های collaborative modelling بر پایه تجربه گرایی استوار است. در واقع EventStorming رو می‌تونیم Fact Driven Design هم بگیم …

شروع کارگاه

مشارکت کنندگان در بخش اول شروع به رویدادنگاری بخش‌های مختلف دومین کردند. خروجی دور اول شامل یک فضای شلوغ و در هم برهم از ایونت‌هایی بود که روی برد پارک می شد. رفته رفته تعداد ایونت‌ها زیاد شد…

15 دقیقه رو صرف رویداد نگاری اولیه کردیم. بدون اینکه به تکراری بودن ایونت‌ها، مرتب یا نامرتب بودن اونها، درست یا اشتباه بودن و چیزهای این تیپی فکر کنیم.

بعد از یک ربع اولیه، سعی کردیم که با توصیه‌ها و هئوریستیک‌هایی که ارائه می‌شد به این فضای شلوغی که ایجاد شده بود، کمی ساختار بدیم تا بتونیم خروجی مفیدتری ازش بدست بیارم.

در اولین تلاش در جهت دادن ساختار به ایونت‌ها تلاش کردیم که ایونت‌ها رو به ترتیب زمان وقوعشون مرتب کنیم. چند دقیقه رو در این راند به این مرتب سازی اولیه اختصاص دادیم.

بعد این دو راند مرتب‌سازی، شروع به خوانش ایونت‌ها کردیم. کیمیا تمامی ایونت‌ها را با نظم و ترتیبی که از راند قبلی بهشون داده شده بود، برای همه با صدای بلند خوند!

بعد از مرتب سازی اولیه و خوانش ایونت‌ها، متوجه یکسری چاله چوله و گپ توی ایونت‌ها شدیم که اونها رو اضافه کردیم یا با جابجایی حلشون کردیم. یکسری سوال و چالش‌هم که بوجود میومد رو روی کارتهای قرمز رنگ روی برد پارک کردیم.

خروجی اولین مرتب‌سازی زمانی ایونت‌ها خیلی خطی نبود!

بهمین خاطر یک دور دیگه به مرتب‌سازی زمانی پرداختیم و ایندفعه تلاش کردیم تا جای ممکن ایونت‌ها رو بصورت خطی مرتب کنیم. خب باید اعتراف کنم که نتیجه شگفت‌انگیز بود. زیاده از حد خطی شده بود! تقریبا نقطه‌ی مقابل تلاش اولیه برای مرتب‌سازی ایونت‌ها شده بود.

باید بگم که این اتفاق که هر دور مرتب‌سازی یا خوانش ایونت‌ها باعث میشه که تعداد زیادی گپ رو متوجه بشیم، زیاد می‌افته و اصلا این قدرت اصلی و مهمی که از conversation و collaboration می‌تونیم بگیریم. در حدی که حتی مدلسازی هم بر پایه همین مشارکت فعال پیش می‌بریم. مهمترین قدرتی که از این مشارکت فعال می‌گیریم اینه که آدم‌ها می‌تونن همدیگه رو تکمیل کنند و نقاط کور همدیگر رو پوشش بدند.

بعد از این راند امید گلستانی با صدای بلند، ایونت‌ها رو بر اساس ترتیب جدیدی که گرفته بودند برای بقیه خواند.

مجدد بحث‌ها، چالش‌ها و همینطور کمی گپ و فاصله بین ایونت‌ها رو متوجه شدیم. حتی متوجه شدیم که علی‌رغم توضیحات و علی‌رغم چند دور چرخیدن توی ایونت‌ها باز موارد مهمی وجود داشتند که اصلا بهشون توجهی نشده بود و ایونتی براشون ثبت نشده شده بود.

این یک چرخه و دور طبیعی توی EventStorming است. ما معمولا چندتا هیوریستیک و الگو برای برگزاری این ورکشاپ داریم، و توی روند برگزاری ورکشاپ اینقدره این موارد رو تکرار میکنیم که مطمئن بشیم که چیزی رو از دومین بدون بررسی کردن رها نکرده باشیم.

مثلا ممکن چندین و چندین بار تلاش کنیم که ایونت‌ها رو مجدد مرتب کنیم. یا ممکن چندین بار شروع کنیم به خوانش مجدد ایونت‌ها. از همین رو هم هستش که از اول مسعود تاکید کرد که هدفمون حل کردن یا متقاعد کردن 100درصد هیچ سوال یا چالشی توی این ورکشاپ نیست. فقط سعی می‌کنیم توی تایم کوتاهی که داریم بیشتری ایونت‌ها و سوال‌ها رو از توی کله‌مون بکشیم بیرون و روی دیوار/برد! پارک کنیم.

مهمترین نکته‌ این است که میزان Unknown Unknows ها بیشینه کنیم.

توی راند آخر سراغ قوانین کسب و کار (بعضی ها دوست دارن بهش بگن process manager باشد ما هم میگیم ? ) رفتیم. قبل از پرداختن  به این موضوع برای اینکه یه ساختار کوچیک دیگه‌ای به ایونت‌ها بدیم اومدیم و 3-4 تا مایلستون ایونت رو مشخص کردیم و اتفاقات روی برد رو به قبل-بعد اون ایونت‌ها تقسیم کردیم. (این اوینت ها رو مثل برجام ببینید، قبل برجام بعد برجام ?‍♀️) اینها مهمترین اتفاقاتی بودند که میتونستن توی دومین مورد بحث ما اتفاق بیوفتند. ثبت‌نام و دادن جدول زمانبندی غذایی برای رستوران یک اتفاق مهمی بود که توی این دومین میتونست بیوفته، یا سفارش غذا توسط مشتری.

بعد از این ساختار دهی مجدد به ایونت‌ها، از توی هر بخش بعضی از مهمترین ایونت‌ها رو اومدیم و براش قوانین کسب‌و کارش رو مشخص کردیم.

سخن آخر

تجربه‌ی اولمون بود و طبیعتا کم و کاستی‌هایی داشتیم. ولی به هر حال با همدیگه انجامش دادیم. یکسری دوست جدید هم پیدا کردیم. تلاش می‌کنیم که هر جلسه بهتر و بهتر بشیم و تجربه بهتری رو رقم بزنیم.

امیدواریم کم و کاستی‌ها رو به ما ببخشید و البته بازخوردهاتون رو هم بهمون بگید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *